کسب درآمد واقعی از اینترنت

تنها روش واقعی کسب درآمد از اینترنت در ایران بدون سرمایه حتی یک ریال

کسب درآمد واقعی از اینترنت

تنها روش واقعی کسب درآمد از اینترنت در ایران بدون سرمایه حتی یک ریال

کسب درآمد واقعی از اینترنت

تنها روش واقعی کسب درآمد از اینترنت در ایران بدون سرمایه فقط با پکیجی که ما به شما معرفی میکنیم این امکان وجود دارد....

بایگانی
آخرین مطالب

به نام خالق زیبایی ها

سلام و درود خدمت شما و تشکر از شما بابت انتخاب وبلاگ ثروت اندوزی از گروه تحقیقاتی دانش پژوهان

بنده کامران کازمی هستم و میدونم که همتون از جملات کلیشه ای و تکراری خسته شدید و اومدید اینجا تا کسب درآمد کنید... پس بیخودی وقتتون رو نمیگیرم و بی مقدمه و بی حرف پس و پیش میریم سر اصل مطلب...

ما توی این وبلاگ تا جایی که تونستیم سعی کردیم که هیچکس دست خالی از اینجا بیرون نره و برای همینم هست که اسم ثروت اندوزی رو روی این وبلاگ گذاشتیم...

شما اومدید اینجا تا آینده خودتون رو بسازید پس یا همه مطالب رو درست مطالعه کنید تا بفهمید جریان چیه یا اینکه اگر حوصله خوندن این مطالب رو ندارید لطفا به هییییچ وجه توی واتساپ نپرسید که چه کاری هست و برای شروع باید چیکار کنم چون همه چیزو توی این سایت توضیح دادیم و هرکس سوال بی ربطی توی واتساپ بپرسه شرمندش میشیم و باید  فکر همکاری با ما رو کلا فراموش کنه...

 

 

کسب درآمد اینترنتی به صورت مستقل و درآمد حداقل 200 الی 600 هزار تومان در روز

حالت سوم برای کسایی هستش که میخوان خودشون برای خودشون کار کنن و مستقل از هرکسی کل سود کار رو تمام و کمال نصیب خودشون کنن و  دوست ندارن برای ما کار کنن... بلکه ترجیح میدن صفر تا صد کار رو خودشون انجام بدن و  در نتیجه درآمد بیشتری رو کسب کنن و زندگیشونو تا پایان عمر تضمین کنن...

برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید...


 

جادوی خاموش مطلبی است که هر کسی قبل از مرگ باید چند بار بخواند...

افرادی که ناراحتی قلبی دارند این قسمت را نخوانند...

هدف از این قسمت اینه که توی این دنیایی که قبرستون اهدافه روزنه ای باشیم برای نور تا روزی نرسه که تا حرف از موفقیت میشه اول صحبتتون "ای کاش" باشه...

پس اگر میخوای اینجارو بخونی جوری بخون که با پوست و استخونت حسش کنی... نه اینکه چشماتو ببندی تا نفهمی چجوری زندگیتو کرور کرور به هیچ و پوچ فروختی و لحظه هاتو زنده به گور کردی...

من نمیگم فقط کارای اینترنتی تو رو به اهدافت نزدیک میکنه... نه... من قبل از این مطلب در مورد شغل اینترنتی 3 تا پیشنهاد رو به شما دادم که با تصمیم گیری خودتون میتونید یک گزینه رو انتخاب کنید اما شاید اصلا یکی به هر دلیلی از کار اینترنتی خوشش نیاد؛ پس من این حرفارو اینجا میزنم تا با هر شغل و هر سن و هر تحصیلات و هر دین و تفکری که هستی بفهمی کجای بازی قرار داری و با دنیا چند چندی، میخوام بهت بگم که اگر دنبال یه کار خوب نباشی و رسالت خودتو پیدا نکنی روزی میرسه که فقط حسرت امروزو میخوری؛ چون حرفایی که اینجا گفته میشه شک نکن تا ابد یادت می­مونه و روزی بهت یادآوری میشن و وبال گردنت میشن که دیگه خیلی دیر شده (بخاطر همینم هست که اسم این قسمت رو گذاشتم جادوی خاموش) پس چند دقیقه پای حرفام بشین و دنیا رو از دید منی ببین که تونستم خودمو از منجلاب این دنیای بی رحم بیرون بکشم...

 

اینکه اینجا ایرانه و جای پیشرفتی توش نیست رو همه بلدن بگن، اما من با این نظر کاملا مخالفم چون نمیدونن که ثروتمند شدن توی همین ایران خودمون با همین شرایط اقتصادی از هر جای دیگه راحت تره به شرطی که راهشو بلد باشید، اینکه همه بشینن از وضعیت بد اقتصادی و حوادثی که هر روز رخ میده حرف بزنن هیچ کار سختی نیست، اینکه راهکار ارائه بدن واسه حل این مشکلات مهمه...

همین الان اون بیرون، افرادی هستن که از نظر خودت شاید خیییییلی نالایق تر از تو باشن، اما دارن کارهایی رو میکنن که تو همیشه آرزوی انجامشون رو داشتی و به همین خاطر الان خیلی جلوتر و موفق تر از تو هستن و تو فقط حسرت زندگی اونا رو میخوری و با آرزوهات دست به یقه شدی! چرا؟؟؟

چون اون آدم فهمید موبایلی که الان دستشه، قدرتمند ترین سلاح دنیاست برای رسیدن به هدف و از همون موبایل کوفتی داره ماهی خدا تومن در میاره اما تو چی؟؟؟ یسره داری توی شبکه های اجتماعی مسخره میچرخی و چیزایی که هیچ ارزشی ندارن رو لایک میکنی و واسه دوستات میفرستی و ثانیه به ثانیه های عمر ارزشمندتو تلف میکنی؛ به عبارت بهتر اون داره تخته گاز میدوه دنبال اهدافش اما تو توی جات نشستی و داری نگاش میکنی، گاهی وقتا هم با کلافگی زیر لب یه فحشی بهش میدی اما اون اصلا براش اهمیتی نداره چون رسالت خودشو توی این زندگی پیدا کرده... پس اینجاست که باید گفت کرم از خوده درخته...

اما غصه نخور دوست خوب من، چون اگر حرفامو خوب بخونی و بهم اعتماد کنی یه روزی هم نوبت خودت میشه که طعم موفقیت رو توی هر لحظه از زندگیت حس کنی و از اون آدم جلو بزنی... اما چجوری؟؟؟

اون آدمی که از نظر خودت شاید خیلی نالایق تر از تو بوده و بهش فحش میدی فهمید که فرصت زندگی محدوده و از همین حالا باید اقدام کنه واسه ساختن آیندش، نه اینکه همش بشینه و با فکرای الکی و بی ارزش آرامش زندگیشو زنده به گورکنه... اون مثل تو دنبال معجزه نبوده، بلکه با فکرش معجزه کرد که الان جایگاهش بهتر از توعه...

چون اون آدم فهمید که هرگز نمیتونه برگرده و گذشتش رو تغییر بده، اما میتونه همین الان گذشته ی مخوف خودشو عین حرمله محکوم کنه و امپراطوری جدید خودشو بسازه!

چون تو برای داشتن یه زندگی خوب فقط داری آرزو میکنی اما اون داره براش تلاش میکنه و به اهداف خودش روح میده...

اما همون آدمم یه روزی مثل تو بود و وقتی شروع کرد پاهاش لب پرتگاه بودن اما نا امید نشد و اهداف خودشو تعیین کرد و برای تک تکشون جنگید...

پس یجوری رفتار نکن که انگار قراره دوبار توی این دنیا زندگی کنی، تو باید اونقدر بلند پرواز باشی که افکارت پر و بال دشمناتو پرپر کنه چون لیاقتت اینه که فاتح قله های موفقیت باشی...

این دنیا و البته به طور خاص و ویژه کشور ما یه عالمه آدم شبیه هم داره، آدمایی که شب به این انگیزه میخوابن که بازم یه روز کهنه و پر درد فرا برسه و همین که چشماشون باز شد خوابالو خوابالو برن سر کار و بخاطر چندرغاز از هرکس و ناکسی حرف بشنون و غروب که شد خسته و کوفته برگردن خونه، دو ساعت فیلم نگاه کنن و دوباره به امید فردا بخوابن و تنها امیدشون به جمعه ی آخر هفته باشه که دو ساعت بیشتر بخوابن... (البته خیلیا که همون جمعه رو هم باید کار کنن) آدمایی که بخاطر یه روز مرخصی باید کلی التماس کنن و اجازه بگیرن، آدمایی که اگه یه روز کار نکن باید کلی ضرر بدن... آدمایی که نمیدونن دارن روی تردمیل میدون و پول در میارن تا فقط "زنده" بمونن و با سیر کردن شکمشون بتونن برای فردا زنده باشن تا کار کنن، نه اینکه پولی در بیارن که بشه باهاش "زندگی" کرد...

و تا چشم به هم بزنن به خودشون میان و میبینن چند صباحی از عمرشون رفته و پیشونیشون پر از خطه؛ اونوقت میفهمن که این سالها هیچ وقتی رو برای زندگی کردن واقعی و فهمیدن حقیقت زندگی نداشتن و این دردناکترین معضل این دنیاست...

آخر قصه هم اینه که یه روزی که اون روز زیادم دور نیست در خوش بینانه ترین حالت بر اثر سکته یا تصادف اجل جام مرگو بهشون میده و خیلی زود بدست فراموشی سپرده میشن و با هفت هزار سالگان سر به سر میشن...

و این چرخه ی بی رحم همچنان ادامه داره و روز به روز قبرهایی پرمیشن با یه دنیا آرزوهای رفته بر باد...

اینا همه تلخیه که دارم میگم، ولی انگار توی باغ نیستی و یه سر داری و هزار سودا...

اینا تلخ هست اما درد نیست، میدونی درد چیه؟ درد اینه که حماقت خودتو توی لیوان تقدیر میریزی و دنبال معجزه میگردی و حاضر نیستی هیچ تکونی به خودت بدی جز اینکه دست به دامن خدا شی و یسره بگی خدایا مددی کن و با تنبلیت فقط خدا رو کلافه کنی...

وقتی از فکرت درست استفاده نمیکنی تا به پیروزی برسی جواب دلتو چی میدی؟؟؟ اصلا خودت هیچی... جواب بچتو چی میدی وقتی ازت یه چیزی میخواد؟؟؟ با دستای خودت حکم شکستن دلشو امضا میکنی؟؟؟ حتی تصورش واست دردناک نیست؟؟؟

چند تا تقویم از زندگیت گذشته؟؟؟ روزایی رو که یه مُرده بودی اما نفس میکشیدی رو بشمار!!! به نظرت دیگه وقتش نرسیده که از بین این همه اموات زنده بشی و یه تکونی به خودت بدی توی این دنیایی که همه تلاش میکنن واسه زمین زدنت؟؟؟ حیف این نفس ها نیست که بیخودی داری هدرشون میدی؟؟؟ خودت خسته نشدی از تکرار کلمه ی "نمیتونم" ؟؟؟ خودت خسته نشدی از اینکه همش چشمات قفل باشن به دست این و اون تا با کلی منت و قرتی بازی یجا استخدامت کنن و بعدم با کلی تیکه و طعنه یه حقوق ماهیانه بخور و نمیر بذارن کف دستت تا فقط بتونی باهاش شکمتو سیر کنی که زنده بمونی و همیشه شرمنده خودت و خانوادت باشی؟؟؟ تا کی میخوای از درختی که یکی دیگه کاشته بخوری؟؟؟ تا کی میخوای ترس اینو داشته باشی که نکنه یوقتی از کار بیکارت کنن؟؟؟ خودت نمیترسی از آینده ای که قراره دیگران واست بسازن و خودت هیچ نقشی توش نداری؟؟؟

تا حالا به این فکر کردی که با این کارا داری مثل بچه ها واسه آبنبات چوبی میجنگی تا با شیرینیش فقط تلخی یه لحظه رو از بین ببری؟؟؟

یعنی تو اینقدر بی حد و مرز هستی که با یه یه حقوق 3 یا 4 ملیونی محدود بشی؟؟؟ سهم تو از دنیا اینه؟؟؟ اصلا تا حالا از خودت پرسیدی که عاقبتت چیه؟؟؟

وقتی یکی در جواب این سوال بهم میگه "نمیدونم" از بوی تعفنش حالم به هم میخوره؛ چون این کلمه ی کثیف واژه­ی بی عرضه ها و تنبل هاست، نه واژه­ی موفق ها و کسایی که هدف دارن واسه فرداشون...

بسه دیگه... یذره غیرت داشته باش... دیر بجنبی جوونی قالت گذشته و رفته ها!!!

ببین... خونه و زندگی و ماشین خوب هدف نیست رفیق، نیازه... هدف خودتو پیدا کن تا نیازت بر طرف بشه... هدفت باید اونقدر بزرگ باشه که وقتی فکر میکینی بهش رسیدی بغض گلوتو بگیره... پس خالق آیندت باش و قدمای محکم بردار چون با این قدمای کوچیک به هیچ کجا نمیرسی...

نذار درد به استخون برسه... یا همین الان تصمیم بگیر و شروع کن یا اینکه تا ابد بشین و طعم تلخ حسرت رو با تمام وجودت مزه مزه کن و این بار خفت رو با عشق به دوش بکش...

همین حالا، همین لحظه دست به کار شو و غوغا کن توی زندگیت، کاری کن هرکی دیدت واسش داستان موفقیتت رو تعریف کنی و خشکش بزنه، کاری کن روزی برسه کل شهر اسمتو صدا بزنن و بگن این همونه که هیچی نداشت اما حالا ببین به کجا رسیده، کاری کن الگوی دیگران باشی نه اینکه عبرت دیگران باشی. روزایی که ازت گرفتنو خودت برای خودت بساز تا هیچکس نتونه ازت بگیرش، هیچ کاری نداره فقط باید یکم ارادتو جمع و جورش کنی تا بتونی دردا رو فلج کنی... نیاد اون روزی که به آخرین سکانس این فیلم غمگین رسیده باشی و به خودت بیای و بفهمی ریشه هات بجای خاک توی لجن رشد کردن... یوقت نیاد اون روزی که بفهمی دیگه خیلی دیر شده و آرزوهات توی سینه گندیده باشن رفیق... یه وقت نرسه اون لحظه ای که حرفهای الانم واست بشن حسرت های شبت و با عذاب بگی ای کاش خدا قدیمارو برگردونه... نیاد اون روزی که یه کابوس وحشی بیاد سراغت و حتی خودتم بجا نیاری

این قانون دیرینه­ی این بازیه که فکر کنی همیشه وقت هست ولی یهو بفهمی تموم فرصتها رو پشت سر گذاشتی و هرچی سر میچرخونی پلی پشت سرت نباشه، این روزگار میگذره ولی اگر یه لحظه غفلت کنی از روت میگذره و تموم آرزوهات نقش بر آب میشن، اینجا فرصت دست دست کردن نیست، اینجا سایه عقربه های ساعت سال میشه، دنیای اینجا شبیه خواب های بچگیمون نیست، بیدار شو... تا کی میخوای توی این دنیای خفت مچاله باشی و منتظر باشی تا یه روز خوب بیاد؟؟؟ اون روز خوبی که منتظرشی هیچوقت نمیاد بلکه فقط با دستای خودت ساخته میشه... برای ساختنش باید تلاش کنی...

دلم میخواد وعده ی ما اون روزی باشه که روی قله نشستید و اونقدر به تموم دردها از ته دل میخندید که تموم دردها خفه خون بگیرن، جوری که صدای خنده هاتون گوش هفت آسمونو کر کنه...

بگذریم...

سرتون رو به درد نیارم... هدف از این حرفها فقط این بود که توی این روزهای تاریک و تلخ و عبوس کرونایی که خیلی ها شغل و امیدشون رو از دست دادن، به اندازه یک جرعه امید یه نور کوچیک باشیم توی مسیر حرکتتون به سمت هدف و فردای بهتر، و اینکه روزی نرسه که دیگه خیلی دیر شده باشه...

امیدوارم هرکجای این دنیا که هستین ضربان قلبتون با شادی های مکرر بتپه و ایام به کامتون باشهsmiley

خدانگهدارheart

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۹ ، ۰۷:۱۲
کامران کازمی